مقدمتا باید دانست كه اصطلاح آخرالزمان در كتابهای حدیث و تفسیر در دو معنی به كار رفته است.
نخست، همه آن قسمت از زمان كه بنابر عقیدة مسلمانان، دوران نبوت پیامبر اسلام است و از آغاز نبوت پیامبر تا وقوع قیامت را شامل میشود.
دوم، فقط آخرین بخش از دوران یاد شده كه در آن مهدی موعود ظهور میكند و تحولات عظیمی در عالم واقع میشود.
اتصاف حضرت محمد(ص) به پیامبر آخرالزمان در میان مسلمانان با این دو مطلب ارتباط دارد:
نخست اینكه پیامبر اسلام خاتم پیامبران است و شریعت وی به دلیل كامل بودن تا پایان این عالم اعتبار دارد و او پیامبر آخرین قسمت از زمان است كه به قیامت میپیوندد؛ دیگر اینكه در نخستین سدههای اسلامی، حداقل تصور عدهای از مسلمانان چنین بود كه قیام قیامت نزدیك است و ظهور پیامبر اسلام در عصری واقع شده كه به قیامت متصل است.
در فرهنگ عامة مسلمانان مخصوصاً شیعه، اصطلاح آخرالزمان حكایت از عصری میكند كه مهدی موعود در آن ظهور میكند و تحولات ویژهای در جهان رخ میدهد. در روایات مسلمانان برای این عصر مشخصات ویژهای به نام "علائم آخرالزمان" نقل شده است.
از مجموع روایاتی كه در كتابهای حدیث، تفسیر و تاریخ دربارة عصر ظهور مهدی موعود نقل شده، دو مطلب دربارة مشخصات آخر الزمان ـ به معنی عصر مهدی موعود ـ به صورت تواتر معنوی به دست میآید:
نخست اینكه در این عصر، پیش از ظهور مهدی موعود، فساد اخلاق و بیداد و ستم همة جوامع بشری را فرا میگیرد و به صورت عامترین پدیده در روابط انسانها در میآید.
دیگر اینكه پس از ظهور مهدی، تحول عظیمی در جوامع واقع میشود: فساد و ستم از میان میرود و توحید و عدل و رشد كامل عقلی و عملی در سراسر زندگی انسانها گسترش مییابد.
معروفترین حدیث كه با عبارات گوناگون نقل شده، علامت اصلی دوران حكومت مهدی در آخرالزمان را، با گسترش عدل بر سراسر جهان یاد میكند: "خداوند جهان را كه از بیداد و تباهی آكنده شده است، به وسیله او از قسط و عدل پر میسازد".
برخی، مجموعة مشخصات و علائم آخرالزمان را كه مربوط به عصر مهدی موعود میشود و در احادیث پیشگویی شده است، چنین تفسیر كردهاند: پیروزی نهایی صلح و عدالت و آزادی، حكومت جهانی واحد، عمران تمام زمین، بلوغ بشریت به خردمندی كامل و آزادی از جبرهای طبیعی و اجتماعی، برقراری مساوات كامل میان انسانها د ر امر ثروت، منتفی شدن كامل مفاسد اخلاقی، منتفی شدن جنگ، سازگاری انسان و طبیعت.(1)
بنابراین بر اساس معنای اول اكنون آخرالزمان است و براساس معنای دوم،زمان ما، آخرالزمان به حساب نمی آید.
پینوشتها:
1. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، كاظم موسوی بجنوردی، ج 1، ص 135 ـ 134.واژه آخرالزمان.